وقتی ادبیات تاریخ ساز می‌شود ...

نگاهی به «جهان مکتوب»

درباره نقش و اهمیت ادبیات و کتاب بسیار سخن گفته شده در اینجا قصد تکرار آن در میان نیست،  چون اغلب بدون اینکه ذهن شنونده را درگیر کند، از یک گوش وارد و از دیگری به سرعت خارج می‌شود. از طرفی نتایج مثبت خواندن ادبیات، در دراز مدت خود را نشان می‌دهد و ایرانی جماعت هم که با صبر میان‌های ندارد. اما قصد دارم از کتابی صحبت کنم  که افقی تازه را در این زمینه پیش روی خواننده می‌گشاید.

جهان مکتوب  نوشتۀ مارتین پوکنر که اخیرا با ترجمه خوب علی منصوری و با چاپ مقبولی توسط نشر بیدگل در مجموعه دانش عمومی این  ناشر به بازار آمده است.  شاید به طور مشخص تمرکز اثرحاضر درباره  اهمیت کتابخوانی نباشد، اما  ایده محوری و جان کلام آن درباره چیز‌های است که از اهمیت و نقش کتاب نه در زندگی فردی، بلکه به صورتی فراگیر در سیر رخداد‌های مهم تاریخی حکایت دارد. عنوان فرعی کتاب آشکارا به این خط و ربط اساسی اشاره دارد: «چگونه ادبیات به تاریخ شکل داد».

دربارۀ تاریخ ادبیات کتاب‌‌های زیادی منتشر شده، درباره فلسفه ادبیات هم کتاب‌‌های فراوانی نوشته شده‌اند؛ اما به تاثیری که ادبیات بر زندگی و تاریخ بشریت گذاشته، کم توجهی شده است. جهان مکتوب دقیقا درباره همین شق مغفول مانده از این ماجراست.  مارتین پوکنر در کتاب خود مخاطب را به سفری به یادماندنی در دل تاریخ می‌برد تا در این رهگذر شاهد آن بخش از رخداد‌های تاریخی باشدکه کتاب‌‌ها (مشخصا آثار داستانی و ادبی) در به‌وجود آمدن آن‌ها نقش پررنگی داشته‌اند. تازگی و اهمیت کتاب در این است که تا کنون از این دریچه به تاریخ و رخداد‌های آن نگاه نکرده‌ایم. شاید از اهمیت برخی کتاب‌‌ها در مقاطعی از تاریخ شنیده باشیم، اما برخورداری از نقشی چنین عمیق و جهت دهنده در تاریخ بحثی است که برای نخستین بار دستمایۀ اصلی یک کتاب را تشکیل داده است.

می‌دانیم که یکی از بهترین روش‌‌های درک اهمیت هرچیز، بررسی نقش آن و تاثیری است که بر جهان پیرامون خود می‌گذارد. به این بیان می‌توان گفت جهان مکتوب به ما نشان می‌دهد که همه داستان‌‌ها و کتاب‌‌های ادبی برای سرگرم کردن خوانندگان خود نوشته نشده‌اند و یا صرفا آثاری ادبی و هنری نبوده‌اند که به درد تحلیل‌‌های زیبایی‌شناسانه و آکادمیک بخورند، بلکه بخشی  این متون بر جهان پیرامون خود چنان تاثیر گذاشته‌اند که در شکلی که تاریخ به خود گرفته دارای اهمیت بوده‌اند.

حسن کار مارتین پوکنر این است که برای بیان این نظریات و دنبال کردن آن در دل تاریخ در زمان‌‌ها و مکان‌‌های مختلف از الگویی آکادمیک و زبانی فنی استفاده نکرده، بلکه به شکلی هنرمندانه از ساختاری روایی و بیانی روشن و روان بهره گرفته که مطالعه این کتاب را بسیار لذت بخش کرده است. بنابراین دایره مخاطبان کتاب خود را بسیار وسعت بخشیده، چنان که هم یک کتابخوان جدی و اهل پژوهش می‌تواند از خواندنش لذت برده و از محتوای آن بهره‌مند شود و هم یک مخاطب معمولی اما اهل کتاب که با خواندن آن بر دانسته‌هایش بسیار افزوده می‌شود.

جهان مکتوب روایت تاریخ ادبیات نیست، بلکه روایت نسبت تاریخ با ادبیات است آن هم به عنوان چیزی دوران ساز؛ با درک درست این نسبت راحت‌تر می‌توان فهمید که چرا ادبیات  در یک دوره محتوایی اساطیری دارد، در دور‌های دیگر داستان محورشده و در جهان مدرن امروز به سمت فرم‌گرایی و متون چند صدایی و ... رفته است.

نویسنده کتاب برای نشان دادن اهمیت ادبیات در زندگی بشری، صرفا به بیان نقش  تاثیر ادبیات بسنده نکرده بلکه به این مهم نیز پرداخته که جهان در غیاب ادبیات چگونه می‌شد؟ اگر هرگز چیزی به اسم ادبیات به وجود نیامده بود و قصه ‌ها هیچ گاه از شکل شفاهی به روی کاغذ نمی آمدند، جهان  و سیر تاریخ چگونه شده بود؟

بی‌شک در چنین حالتی درک ما از اتفاقات تاریخ  اقوام غالب و مغلوب شکلی دیگرگونه پیدا می‌کرد. بسیاری ایده‌‌های فلسفی و سیاسی، چون ثبت و ضبط نمی‌شدند یا پا به عرصه وجود نمی‌گذاشتند و یا ماندگار نمی‌شدند. از باور‌های مذهبی هم خبری نبود چون متن مکتوب  مقدسی که حاوی آن باور‌ها باشد در دست نبود.

این درست که بهترین کتاب‌‌ها آن‌هایی  هستند که نکات تازه زیادی برای خوانندگان خود به همراه دارند، اما بهتر از آن‌ها کتاب‌‌هایی  هستند که افق تاز‌های پیش چشم مخاطبانشان می‌گشایند و این مهمترین ویژگی کتاب جهان مکتوب است، بخصوص اگر درست و عمیق خوانده شود. چرا که ذهنیت خواننده را درباره ادبیات و کتاب و نسبتی که در زمان و مکان متفاوت با دنیای پیرامون خود برقرار می‌کند، تغییر می‌دهد.

کتاب با یک مقدمه جذاب با عنوان «طلوع زمین» آغاز می‌شود، حکایت سفر نخستین انسان‌هایی  که در کره ماه فرود آمدند. جایی که خدمه آپولو 8 برای بیان احساسات خود به کلمات پناه می‌آورند و نهایتا دست به دامن یکی از متون بنیادین تاریخ؛ یعنی کتاب مقدس می‌شوند. پوکنر در این کتاب تاکید ویژ‌های روی متونی دارد که به دلیل تاثیر و نقشی که در شیوه نگریستن ما به جهان می‌گذارند به متون بنیادین بدل می‌شوند. متونی که نگاه ما را به جهان عوض می‌کنند. کتاب‌‌هایی  همانند، ایلیاد، گیلگمش، کتب مقدس، هزار و یک شب، دن کیشوت و...برای نشان دادن این نقش به روایت ماجرا‌هایی  جذاب از تاریخ می‌پردازد که نشان دهنده بنیادین بودن این کتاب‌هاست. برای این منظور خود نیز کتابی تأثیرگذار می‌نویسد که می‌تواند نگاه ما را نسبت به نقش و اهمیت کتاب‌‌ها در زندگی تغییر دهد و لااقل در این محدوده به مانند متنی بنیادین عمل کند و به دلیل رسیدن به این توفیق است که هر علاقمند به کتاب و ادبیاتی باید آن را بخوانند و بی‌شک بعد از خواندن مقدمه جذاب آن و حکایت کتاب بالینی اسکندر دیگر آن را زمین نخواهد گذاشت و پا به پای نویسنده تا روزگار هری پاتر در هزاره سوم پیش خواهد رفت. کتابی که باید خواند و باید داشت.

 

 

منبع: نوشتۀ حمیدرضا امیدی‌سرور
منتشر شده در وبسایت مد و مه

 


کتب مرتبط: