پرنده به پرنده کتابی درباره نویسندگی و زندگی یک نویسنده است. این کتاب به شما نمیگوید چگونه دستورِ زبان خود را بهبود بخشید، چگونه خلاصه داستانی را بنویسید یا چگونه ناشری پیدا کنید، اما به شما میگوید چگونه بنویسید زمانی که تصور میکنید نمیتوانید بنویسید، چگونه از قاب ذهنی یک نویسنده به زندگی نگاه کنید و شما چه احساسی درست بعد از انتشار کتابتان خواهید داشت.
کتاب پرنده به پرنده فصلهایی درباره شخصیتهای داستان، طرح داستان و گفتوگوها دارد. اما این فصلها بهمانندِ فصلهایی که ممکن است در جاهای دیگر درباره شخصیتها، طرح داستان و گفتوگوها خوانده باشید، نیست. این کتاب به شما درباره طرح داستانی خود تا درجه چندم نمیگوید، به شما این اطمینان را نمیدهد که چطور میتوانید از بیقاعدگیها رها شوید. درعوض، لاموت میگوید: «شخصیتها به طرح داستان شکل میدهند. اگر به افراد حاضر در داستان توجه کنید، اگر بنشینید و درباره دو نفر از افرادی بنویسید که هرروز آنها را بهتر از دیروز میشناسید، چیزی رخ میدهد.»
همچنین لاموت میگوید: «من میگویم نگران طرح داستان نباشید. نگران شخصیتهای داستان باشید.» بنابراین، اگر احتمالا داستانی جنایی را با این هدف مینویسید که درعرض چندماه چندین میلیون بهدست آورید، این کتاب به کار شما نمیآید. این کتاب درباره چگونهنوشتنِ کتابی پرفروش نیست. گفته میشود، این کتابی پرفروش است، بنابراین شاید کتاب لاموت برای مقاصد مختلف در نوشتن، ارزش خواندن داشته باشد. علاوه بر این، «پرنده به پرنده» داستانی مفرح است. بیشتر به این دلیل مفرح است که شما خود را در این داستان میبینید؛ دلواپسیهای خودتان را درباره نوشتن در آن مییابید. لاموت این موضوع را درک میکند. و بنا به دلایلی موجب خنده ما میشود. خب واقعیت این است که: کتاب «پرنده به پرنده» بهترین عنوان فصل را در هر کتابی درباره نوشتن دارد. بهاین شکل: پیشنویسهای افتضاح ابتدایی: «تقریبا تمام نوشتههای خوب با پیشنویسهای افتضاحی شروع شدهاند.» اگر در هربار که چیزی مینویسیم، بخواهیم قسمتی از اطلاعات را درباره نویسندگی بهخاطر بیاوریم، هرگز دوباره احساس یأس و ناامیدی یا متوقفشدن نخواهید داشت. اولین پیشنویس افتضاح ابتدایی، پایان کار نیست- ابتدای کار است.
و درباره عنوان کتاب چه؟ لاموت داستانی را تعریف میکند که در آن دلیل انتخاب عنوان کتاب را آشکار میسازد. این داستان با آوردن یکبهیک کلمات روی کاغذ (یا صفحه نمایش) سروکار دارد. این داستان درباره شجاعتداشتن در نویسندگی است، زمانیکه هرگز باور ندارید که میتوانید داستان را تمام کنید، زمانی که کار پیشرویتان شما را کاملا آشفته کرده است.
آن لاموت با دستورالعملهای پایهای همیشگی خود به ما هدیهای جدید ارائه میکند، راهنمایی گامبهگام درباره چگونهنوشتن و چگونگی مدیریتکردن زندگی یک نویسنده. از «تکالیف کوتاه» تا «پیشنویسهای افتضاح»، «شخصیتها»، «طرح داستان» و «دیالوگها» شروع میکند. در طول تمام مسیر از «شروع غلط» تا رسیدن به این سوال که «چطور متوجه میشوید کی کارتان تمام شده است؟» لاموت تشویق میکند، راهنمایی میکند و الهام میبخشد. او درباره «انسداد ذهنی نویسنده»، «گروههای نگارش» و «نشر» صحبت میکند.
اگر تابهحال در شگفت بودید که بدانید چه چیزی موجب نویسندهشدن میشود، نویسندهبودن به چه معناست، وعدههای ناهار مدرسهتان چه چیزی به شما میگویند، درباره اینکه واقعا پدر و مادرتان شبیه چه هستند، بدانید این کتاب برای شما مناسب است. لاموت از ایمان، عشق، حسادت، ترس از محبت و درد صحبت میکند تا با اصرار به شما بگوید چشمهای خود را باز کنید، سپس به شما نشان میدهد که چگونه نجات یابید. همچنین او همیشه، از زندگی یک نویسنده به هنر زندگی روی میآورد.
لاموت از خودش و کشمکشهایی که در طی نویسندهشدن داشته است صحبت میکند. درواقع کاری که او انجام داده سختتر از چیزی است که او بیان میکند. او خلاصهوار از شغل دیگرش صحبت میکند هنگامی که نویسندگی میکرده و یک مادر مجرد بوده است. هیچیک از این مسائل آسان نیستند. لاموت بر دروسی توجه میکند که فراگرفته است و میتواند تدریس کند. داستان او چیزهای زیادی برای گفتن دارد، اما شاید برای نویسندگان دیگر ترجمهپذیر نباشد. او برای مخاطبانش، نویسندگان نوپا، مادران شاغل مجرد، و نه همکارانش این داستان را روایت کرده است. این حرکت هوشمندانهای بود.
آن لاموت زمان و تجربه زیادی در این صنعت دارد و کاملا صلاحیت لازم را برای نوشتن این کتاب دارد. همانطور که عنوان کتابش -«پرنده به پرنده» (درسهایی چند درباره نوشتن و زندگی) میگوید، راهکاری درباره چگونهنوشتن وجود ندارد، بلکه با نوشتن بهدست میآید، در هربار یک کلمه.
منبع: نوشتۀ کیمیا ارشدی، رزنامه آرمان ملی