در آغاز چیزی نبود جز جهانی خاموش؛ جهانی بدون تفکر، بدون معنا و بدون تعریف. این انسان بود که همهچیز را دگرگون کرد و جهان خاموش را به صدا درآورد. با ظهور زبان و کلمات بود که هستی معنا گرفت و با اختراع خط بود که این جهان خاموش به جهانی مکتوب تبدیل شد؛ بنایی ساخته شده بر پایههای قدرتمند ادبیات.
کتاب جهان مکتوب روایتی سحرآمیز از تاریخ ادبیات و ادبیات تاریخساز است؛ روایتی که گاهی خواننده را به وجد میآورد و گاه خشمگینش میکند. مارتین پوکنر در این کتاب قدم به راه سفری در طول تاریخ میگذارد. او سرگذشت کلمات را در مکانها و زمانهای مختلف از بینالنهرین، بابل، تروا و اسکندریه تا چین و برّ جدید و سیسیل و امریکای امروزی برای مخاطب تعریف میکند؛ از ابداع خط تا به نگارش درآمدن اولین کلمات و مکتوب شدن زبان، تا پیدایش ادبیات و نگارش اولین «متنهای بنیادین» و تأثیر غیرقابل انکار آن بر سیر تحول تاریخ.
پوکنر در طول این روایت گاهی مثل یک سفرنامهنویس خودش را نشان میدهد، ماجراهایش را تعریف میکند و با مداخله در متن از جهانبینی، دریافتها و برداشتهایش میگوید و گاه مثل یک تاریخنگار میگذارد تاریخ، خودْ مخاطبش را هدایت کند. این حضور مؤثر و هوشمندانهی نویسنده در متن به جذابیت روایی آن کمک کرده و اثری خوشخوان را بهوجود آورده است. تغییر لحن و ایجاد ضرباهنگ مناسب، تمهید فرمی هوشمندانهای است که با ایدهی محوری اثر یعنی تأثیر ادبیات بر شکلگیری تاریخ، هماهنگ است.
تغییر مسیر تاریخ اغلب بهدنبال جرقهای کوچک در ذهن انسانهایی اتفاق افتاده که پا از مرزهای معمول فراتر گذاشتهاند. بنا به شواهدی که نویسنده کتاب را بر مبنای آنها نوشته، این تغییر مسیر همواره بهدنبال پیدایش اثری مکتوب و خوانده شدن آن اتفاق افتاده است. روش پوکنر در خلق این اثر استناد به ۱۶ متن بنیادین در طول تاریخ است که در ۱۶ فصل به همراه مقدمهای خواندنی از مأموریت آپولو هشت و اولین مشاهدهی طلوع زمین از ایستگاه فضایی توسط انسان نوشته شده. در پایان هم ضمیمهای از تصویرهای مربوط به فصلهای مختلف کتاب و یادداشتهایی تکمیلکننده وجود دارد.
زیرعنوان کتاب –چگونه ادبیات به تاریخ شکل داد– کلیدواژهای به دست میدهد که تا پایان به دفعات از آن استفاده میشود: ادبیات. با این حال نویسنده در هیچ بخشی از کتاب تعریفی از آنچه او ادبیات مینامدش ارائه نمیکند. ادبیاتی که پوکنر از آن مینویسد طیف وسیعی از آثار مکتوب را شامل میشود؛ از کتیبههای باستانی، اسناد بازرگانی، آموزههای آموزگاران بزرگ، داستانهای مکتوب و حتی غیر مکتوبی مانند داستانهای شفاهی فولکلور و روایتهایی که توسط نقالها و قوالها سینهبهسینه به نسلهای بعدی منتقل شدهاند.
در ابتدای کتاب و پیش از آغاز سفر تاریخی برای کشف جهان مکتوب، مقدمهای آمده که میتوان آن را چکیدهی دیدگاه پوکنر نسبت به ادبیات و منظور او از بررسی رابطهی تاریخ و امر مکتوب دانست. داستان از آنجا شروع میشود که سه فضانورد در سال ۱۹۶۸ عازم ماموریتی فضایی شدند. «مأموریت آپولو هشت نسبتاً ساده بود. قرار نبود روی ماه فرود بیایند و حتی ابزاری برای فرودآمدن در سفینهشان وجود نداشت. درعوض قرار بود ماه را سیاحت کنند، مکان مناسب برای فرود در مأموریتهای بعدی آپولو را شناسایی کنند و با خود عکسها و فیلمهایی بیاورند تا در اختیار کارشناسان قرار دهند.» (ص. ۱۰) این سه مأمور برای اولین بار منظرهی طلوع زمین در مدار ماه را دیده و آن را ثبت کردند. کمی بعد «فضانوردان برای ثبت همهچیز روی دوربین به مشکل برخوردند. برج مراقبت پی برد که فضانوردان باید به فناوری سادهتری تکیه کنند: کلام ملفوظ.» (ص. ۱۱) این سه فضانورد که تا آن لحظه هیچ تجربهای از سروکله زدن با کلمات برای توصیف پدیدهای تا این حد غریب و دستنیافتنی نداشتند، برای اولینبار دستبهدامن نوعی از ادبیات شدند که مناسبترین قالب برای گفتن از آن منظرهی باشکوه بود: شعر. بعد از آن توصیفهای شگفتانگیز بود که فضانوردها تصمیم گرفتند پیامی ویژه برای زمین بفرستند. آنها سفر آفرینش «کتاب مقدس» را برای مخاطبان مشتاقشان روی زمین خواندند. «در آغاز خداوند آسمان و زمین را آفرید و زمین بیشکل و خالی بود و تاریکی بر اعماق مسلط بود؛ روح خداوند بر تودههای تاریک بخار حرکت میکرد. و خداوند گفت روشنایی بشود و روشنایی شد. و خداوند روشنایی را دید و آن را پسندید و آن را از تاریکی جدا کرد…» (ص. ۱۴) به این ترتیب آنطور که نویسنده به آن اشاره میکند، تأثیر ادبیات و یک «متن بنیادین» در مواجهه با پدیدهای غریب و ناشناخته، آن مخابره را به پرمخاطبترین مخابرهی زنده در تمام تاریخ و دستاوردی بزرگ برای ادبیات تبدیل کرد.
هر فصل کتاب به مطالعهی یک اثر مکتوب بنیادین و بنیادگرایی متنی حاصل از آن میپردازد؛ آثار مشهوری مانند حماسهی گیلگمش، ایلیاد هومر، کتاب مقدس، داستانهای هزارویک شب، هری پاتر و آثار کمتر شناختهشدهای مانند اولین رمان جهان –سرگذشت گنجی– که ندیمهای در دربار امپراطوری ژاپن آن را نوشته، حماسهی پوپول ووه که بازگوکنندهی فرهنگ قوم مایا است و حماسهی سونجاتا که در آفریقای غربی رخ میدهد. پوکنر در این مسیر، سیر تحول تکنولوژیهای نوشتاری را که هرکدام بهنوبهی خود در گسترش اطلاعات، افزایش دانش بشری و تحولهای تاریخی نقش داشتهاند نیز از نظر میگذراند. از ابداع خط در برخی نخستین تمدنهای بشری تا کتیبههای سومری، از اختراع کاغذ در چین تا پیمودن مسیری چندصدساله در طول جادهی ابریشم و ورود آن به اروپا، از فناوری ابتدایی چاپ دستی در چین بهمنظور انتشار سریع آراء بودا و کنفسیوس تا تکامل آن به همت گوتنبرگ، و از پیشرفت حیرتانگیز صنعت چاپ تا ایجاد کتابهای الکترونیکی همگی در این سیر تاریخی بررسی میشوند.
پوکنر پس از گردشی جانانه در تاریخ ادبیات، به دنیای مدرن و تکنولوژیمحور امروز بازمیگردد و خواننده را با حقیقتی تنها میگذارد که همواره به او گوشزد شده: تاریخ تکرار میشود. «از زمانی که طومارهای پاپیروس جای خود را به کتابهای پوستی دادند، اکثر افراد خواندن پیوسته و از بالا به پایین را کنار گذاشتند، اما حالا پس از دو هزاره ناگهان دوباره سروکلهی این نوع از خواندن پیدا شده، زیرا زنجیرهی بیپایان واژههای ذخیره شده در کامپیوترها به یک طومار پیوسته شبیهتر است تا صفحات جداگانهی یک کتاب.» (ص. ۴۰۳)
منبع: گلناز دینلی، وبسیات معرفی و نقد کتاب وینش