تیموتی کوریگان، استاد سینما در دانشگاه پنسیلوانیا، چهرهای نامآشنا نزد علاقمندان مطالعات سینمایی است. او کتابهای گوناگونی در حوزۀ فیلم منتشر کرده و بهطور تخصصی روی سینمای مدرن آمریکا و سینمای روز بینالمللی کار کرده است. نگاه جامع و چندجانبۀ کوریگان در زمینۀ مطالعات سینمایی در آثارش دریچۀ جدیدی را به روی مخاطبان گشوده است. کتاب فیلم جستار: از مونتنی تا مارکر و بعد در سال 2011 منتشر شده است.
همانطور که کوریگان در یادداشتهای این کتاب نوشته، در میان آثار اندک مربوط به فیلمجستار، اولین پژوهش انگلیسیزبان توسط لارا راسکارلی به نام دوربین شخصی، سینمای سوبژکتیو و فیلمجستار در سال 2009 منتشر شده است. درحالیکه در همان حین کوریگان مشغول تدوین مراحل پایانی این کتاب بوده است. به گفتۀ وی با وجود برخی اشتراکات نسبت به موضوع فیلمجستار، تفاوت نگاه آن دو به حدی بود که سبب ضرورت انتشار این کتاب شد.
کوریگان در نوشتار مفصل و جامع خود فیلمجستار را فرمی میداند که بین فیلم داستانی و غیرداستانی است. فرمی که ریشههایش در جستارهای ادبی و نوشتههای جستارنویسانی چون مونتنی است که با آثارشان تحول بزرگی در ادبیات و هنر پس از خود به وجود آوردهاند.
مونتنی، نویسنده و فیلسوف فرانسوی دوران رنسانس، در جستار معروف خود دربارۀ تجربه، علیه هرگونه نظام و دانش از پیش تعیینشدهای میشورد و جستار را برای ثبت زندگیاش همچون فضایی تجسدیافته برای ترسیم فکرها و خاطراتش به کار میگیرد، بیآنکه وابسته به روش یا مرجعیت بهخصوصی باشد.
متفکران بسیاری در قرن بیستم دربارۀ اهمیت جستار نوشتهاند. ژانفرانسوآ لیوتار جستار را سرآمدترین فرم تفکر پست مدرن و گئورک لوکاچ تجربۀ جستاری را رویدادی برآمده از روح میداند.
رولان بارت با جستارهای ادبیاش همزمان با کریس مارکر در سینما دست به خلق آثاری میزند که در آنها در تکاپویی فعالانه سعی میکند ساحت شخصی و تجربههای فردیاش را در پهنای یک چشمانداز فرهنگی وسیع بیان کند.
جستار در ذات خود اتفاقی ماجراجویانه و محدودیتناپذیر است. وقتی به قلمروی سینما وارد میشود تعریفی وسیعتر و گاه مبهمتر نیز به خود میگیرد.
طبق نوشتههای آدورنو فیلمجستار فرمی از سینما از است که در آن از هنجارها و عادات مرسوم در فیلمسازی تخطی میشود. چه در فرم ظاهری، چه در محتوا. در واقع فیلمجستار یک اثرِ خود بازتابنده است. اثری که از ساحت فکری آفرینندهاش برمیخیزد و آنچه شکلش را تعیین میکند، اندیشه و حالت ذهنی فیلمساز نسبت به سوژه است.
ویژگی تخطی و هنجارگریزی، سنتی است که از جستارهای ادبی به فیلمجستار راه پیدا کرده است. کوریگان در کتاب فیلمجستار ابتدا به بحثهای نظری دربارۀ جستار میپردازد و سپس سراغ ظهور اصطلاح فیلمجستار و تشریح حد و مرزهای آن در دهههای متأخر میرود.
آنچه این کتاب را برجسته میکند، بررسی جامعی از فیلمجستارهای سینمایی است که بر خلاف سنت مرسوم منتقدان و نویسندگان غربی تنها به خاستگاه این گونه فیلمها ( آثار اروپایی و آمریکایی) نمیپردازد، بلکه همانطور که در مقدمهی کتاب هم به آن اشاره شده، کوریگان نیمنگاهی هم به آثار فیلمسازان غیرغربی مانند کلوزآپ (1999) عباس کیارستمی دارد. بهزعم او نباید از این نکته غافل شد که فیلمجستار مرزهای جهانی را درنوردیده و دیگر امری محدود به یک جغرافیای خاص نیست. همین توجه نویسنده به تفاوتها و زمینههای گوناگون فرهنگی، به این کتاب چشمانداز وسیعتری از آثار مشابه در این زمینه میبخشد، هر چند که همچنان بخش عمدۀ کتاب به بررسی و تحلیل فیلمهای سینماگران غربی اختصاص یافته است.
نوشتۀ مژده صالحی، سایت وینش