| 14 رمانیست از شمیم بهار که اتفاقاتش در سال چهاردهدوصفر میافتد. فرض کنید دو دختر تحصیلکردهی دهه شصتی، از پیی مشکلات دهه شصتیها که میدانید! پایتخت را رها میکنند که بروند به یک گوشهی دنج. شهر کوچکی در حاشیهی کویر. شاید حوالیی خراسان جنوبی، به اسم گلشن. همخانهاند و یکی مامایی خوانده و آن یکی پزشکی. آمدهاند به گلشن در بحران کرونا، زیر سایهی مرگ، از پیی رفع مشکلات. اما متوجه میشوند که آدمها، مشکلاتشان را با خود میبرند به هرکجا، حتا بهشت زمینی.
اخبار و مقالات مرتبط با این کتاب: