| یوجین اونیل با گوریل پشمالو، آنا کریستی، و نخستین آدم یک «سهگانه» به سبک و سیاق تراژدیهای یونان باستان میسازد تا بگوید در قرن بیست تراژدی با شکل و درونمایههای رایج در تراژدیهای یونان همچنان شدنی است. از این حیث، میتوان او را، همانند استادش، ایبسن، سرگرم تجربیات نوین در ادبیات نمایشی و تئاتر دانست. اما آنچه گوریل پشمالو را از دو اثر دیگر او متمایز میکند، برجستگی سبک اکسپرسیونیستی آن است.
| نمایشنامۀ گوریل پشمالو در سال 1922 روی صحنه رفت. نمایشنامه تصویری هولناک از یک زندگی شوم و ترسناک بود و سیلی سختی بود بر چهرۀ سنتبارگان، چه در جامعه و جه در کار تئاتر. با این حال انبوهی از همین مردم به تماشای این نمایشنامه مینشستند و در حالی که به طرز استعاری و کنایهآمیزی از نمایشنامه سیلی میخوردند، مشتاقانه آن را ستایش میکردند.آنچه برای تماشاگر جالب بود معنای نهفته در این ضربه بود. خود اونیل میگوید: «جمعیت در تئاتر مینشست و به حرفهای کاملا مغایر با افکار و عادات زندگی روزمرهاش گوش میداد؛ با اینحال آنچه را که میدید و میشنید میستود.»