| یاران گرامی! به سرنوشتی که اسیر آنم بنگرید. مادرم مرا بدین جهان آورده تا آدمیزادی غریب و سهمناک باشم! هیچ زنی، چه در میان یونانیان چه در میان بربرها، تخم پرندهای سپید را نزاییده، اما، میگویند این کاریست که مادرم کرده است. میگویند لدا مرا درون پوستۀ تخم یکی پرنده زایید. زئوس پدرم است.
بخشی از نمایشنامۀ هلن
| اگر هلن نمایشنامهای «دربارۀ» چیزی باشد، دربارۀ پیامدهای امکانْ دادن به ظاهر و نمود است برای غلبه بر واقعیت و بود، و نیز خوشیها و لذتهای ناشی از وهم. جهان این نمایشنامه، جهانی است تراژیک که غرق در سفاهتها و ددمنشیهای ستیز بیمعنا، رنج بردنهای غیرضروری و کشتار ظالمانه است. درون آن «چیزی شبیه کمدی دخیل است»، که حکایت از تجدید حیات و زایش دوبارۀ امید دارد. به تعبیر بینظیر زونتز، که بسیار هم آن را نقلِقول کردهاند، هلن «رقصی اثیری بر فراز دوزخ است.»
بخشی از پیگفتار کتاب
| اوریپید یکی از سه تراژدینویس مهم عصر زرین درام یونان است که منتقدان قدیم و جدید او را درامپردازی سنتشکن، نوآور و نامتعارف میدانند. او در یکی از سالهای دهۀ 480 پیش از میلاد در بخش شرقی آتن زاده شد. اطلاعات کمی از زندگی اوریپید در دست است. نخستین نمایشنامۀ او یک سال پس از مرگ آیسخولوس در سال 455 پ.م بر صحنه رفت و در مسابقات تئاتریِ دیونیزیای شهر آتن به مقام سوم رسید. نخستین پیروزی بزرگ اوریپید در سال 441 پ.م با کسب مقام نخست این رقابتها حاصل شد. میگویند او بیش از 90 نمایشنامه نوشته که امروزه 19 نمایشنامۀ او بر جا مانده است. آخرین باری که در آتن به رقابت پرداخت، در سال 408 پ.م، با نمایشنامۀ اورستس بود. سپس به مقدونیه و دربار آرخِلائوس رفت و نمایشنامهای به نام این پادشاه نوشت. اوریپید در سال 406 پ.م، حین نگارش نمایشنامۀ کاهنههای باکوس، در مقدونیه درگذشت.
اخبار و مقالات مرتبط با این کتاب: