| آه، ای سرزمین بینوایم، چه دردهای جانکاهی را باید که تاب آورم! من چرا مادر شدم؟ چرا دردی به دردهایم افزودم؟... من هکتورم را سلاخیشده دیدهام که تنش را پی یکی گردونه بر زمین میکشیدند. تروا را دیدهام که در آتش میسوخت! و مرا از گیسوانم تا کشتیهای یونانی بر زمین کشیدند تا یکی برده شوم!... تمام زندگیام فلاکت است!... من تنها یک پسر دارم... اما برآنند تا او را هم به خاک مرگ اندازند! اما نه! اگر این زندگی فلاکتبارم بتواند او را از مرگ برهاند، پس بگذار چنین شود!... پسرم، من به هادس میروم تا شاید تو زنده بمانی. اگر از مرگ رستی، آنگاه مادرت را به یاد آر.
بخشی از نمایشنامۀ آندروماک
| آندروماک نمایشنامهای است خیرهکننده که به طیف گستردهای از مضامین میپردازد. از یک سو مسائل خانوادگی را مطرح میکند که اغلب محیط درون خانه (اُیْکوس) و شخصیتهای زن را کانون توجه قرار میدهد؛ موضوعاتی از قبیل عشق میان زن و شوهر، وفاداری و حسادت، والد بودن و بیفرزندی. از سوی دیگر بهسراغ دغدغههایی نظیر جنگ و خاندان شاهی میرود که نوعاً قلمروی مردان به شمار میآید، یعنی همان کسانی که قدرت را در دولت-شهر (پولیس) در دست دارند.
| اوریپید یکی از سه تراژدینویس مهم عصر زرین درام یونان است که منتقدان قدیم و جدید او را درامپردازی سنتشکن، نوآور و نامتعارف میدانند. او در یکی از سالهای دهۀ 480 پیش از میلاد در بخش شرقی آتن زاده شد. اطلاعات کمی از زندگی اوریپید در دست است. نخستین نمایشنامۀ او یک سال پس از مرگ آیسخولوس در سال 455 پ.م بر صحنه رفت و در مسابقات تئاتریِ دیونیزیای شهر آتن به مقام سوم رسید. نخستین پیروزی بزرگ اوریپید در سال 441 پ.م با کسب مقام نخست این رقابتها حاصل شد. میگویند او بیش از 90 نمایشنامه نوشته که امروزه 19 نمایشنامۀ او بر جا مانده است. آخرین باری که در آتن به رقابت پرداخت، در سال 408 پ.م، با نمایشنامۀ اورستس بود. سپس به مقدونیه و دربار آرخِلائوس رفت و نمایشنامهای به نام این پادشاه نوشت. اوریپید در سال 406 پ.م، حین نگارش نمایشنامۀ کاهنههای باکوس، در مقدونیه درگذشت.
اخبار و مقالات مرتبط با این کتاب: