| برای آنان که با هنر سروکار دارند و کسانی که در مورد آن
میاندیشند، «اهمیتِ» خاص هنر امری بدیهی به نظر میرسد.
در کار بسیاری از متفکرانِ دویست و پنجاه سال گذشته، هنر و اثر هنری
به عنوان محل رخنماییِ حقیقت و لحظهی گشایشی ظاهر میشود
که حقیقتی که در جامعه، سیاست، و علومتجربی مدرن یافت نمیشود
خود را در آن آشکار میکند: اثر هنری همچون تنها استثناء واقعیت
سرتاسریِ کذب و کژنمایی و بیگانگی ظاهر میشود ــ لمحهی رستگاری
در جهانی سراسر هبوط یافته.
این در حالی است که سدههای متمادی کار هنری نیز فعالیتی متعارف و
چیزی در ردهی مهارتها و صناعتهای دستی تلقی میشد، و کسی
دعوی آن را نداشت که با پرداختن به هنر با مهمترین مسائل بشری
سر و کار دارد.
| گفتاری که هنر را به این معنای تازه فهم و صورتبندی کرد
«زیباییشناسی» نام داشت، و هنری که همپای این جریان به وجود آمد،
جریان هنر مدرن به معنای عام کلمه بود. اما این هنر و گفتار
زیباییشناسی از پی چرخشِ «پستمدرنیستیِ» چند دههی اخیر از
جهات مختلف محل حمله بوده است.
| هفت جستار به هم پیوستهی کتابِ حاضر به این
مسائل میپردازند، و در این مسیر برخی از مفاهیم محوریِ هنر و
زیباییشناسیِ دو سدهی اخیر مانند مفهوم طبیعت درون و بیرون،
بیان و بیانگری، سوبژکتیویته یا نَفس فردی، بازنمایی و
پیوند آن با واقعیت، ابداع یا نوآوری، و مقولاتی دیگر را مورد بحث
قرار میدهند.
| تصویر جلد:
Woman Descending the Staircase
Gerhard Richter,1965
Oil on canvas,198×128 cm.